لحظه گمشده

وبلاگ شخصی هادی حاجی رحیمی

لحظه گمشده

وبلاگ شخصی هادی حاجی رحیمی

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۶ارديبهشت

شب آرزوهاست 

شبی که گمانم خدا هم آرزو میکند... 

برای من آرزو معنایی ندارد تا نباشی حس میکنم انگار چیزی کم دارم و انتهای هر آرزویم بی اختیار حسی عجیب آن را از خواستن باز می دارد

به گمانم فقط تمنای توست و بس!

بگذار امشب اشک به دادم برسد و کمی دلم را آرام کند و دل یارای خواستنت را مهیاتر !

می گفتند امشب به بزرگی آرزویت نیندیش به بزرگی کسی بیندیش که آرزویت را اجابت میکند تو را خواستن بزرگ است اما خدا بزرگتر ...

***

کمیل که می خوانی همراه اشکهایت ما را هم دعا کن امشب خودت هم آرزو کن نه تنها برای خودت بلکه برای ماهم بخواه آرزو کن و بخواه تا جان را نثارت کنیم ای مرهم دل های بی قرار 

هادی حاجی رحیمی
۱۹ارديبهشت

دلتنگی !!

آره دل من تنگ است 

چرا که جایی نشد برایت بیایی شاید هم آمدی 

آره آمدی ولی من نتوانستم ببینم نتوانستم !

اما این حرف دلمه : سخته بر من همه چی رو میبینم اما هر جا می نگرم تو رو نمیبینم 

نه نمی تونم ببینم 

میگن می تونی چشما رو عوض کنی چشمم فدای چشات عوضشون کن ! 

این جمعه هم دعوتت می کنم به دلم پابذار اما منو هم خبر کن !! 

دلم را به تمنای دلت باخته ام 

مهدی جان

روز دیگر ماه نو می شود برای جمعه هایش دعا کن 

تو بخواه ما هم می خواهیم 

اللهم عجل لولیک الفرج 

 

هادی حاجی رحیمی
۱۳ارديبهشت

داشتم دنبال بهانه می گشتم که چرا دلم گرفته یهو یادم افتاد

امروز جمعه است ، عصر جمعه ؛ 

به یادت افتادم دلتنگی حس عجیبیه

تو که نباشی احساسم هم مرا یاری نمیکنه!!

تو این دنیا هم اگه تا جمعه آینده پانگذاشتی حداقل تو دلم پا بذار 

منتظرتم !! 

هرچند می دونم تو از من هم منتظر تری چرا که خوب می دونم وقتی 

علی گفت آقا جون بیست ساله منتظرتم تو هم گفتی کجا بودی منم بیست ساله منتظرت بودم ..!! 

 

هادی حاجی رحیمی
۱۱ارديبهشت

یادم نمی آید و هیچ وقت نخواهم توانست تصور کنم که 

تو بودی و تو هستی که هر وقت حتی در دورترین نقطه از زمین دلم بگیرد اینجا دلت میگیرد. می گویند این حس را خدا در وجودت نهاده چرا که آغوش توست که بچه ای را که در آغوش هیچ کس آرام نمیگیرد آغوش تو آرامش می کند به کعبه حاجتی ندارم چرا که واجب می دانم برای لمس دستانت وضو بگیرم .

کعبه من مادر

روزت مبارک !!

گر بود اختیار جهانی به دست من

می ریختم تمام جهان را به پای تو 

* یاد رباب افتادم که در کربلا چه حالی داشت وقتی چشمش به اصغرش افتاد و آرام صدا زد علی !  

* می گویند اگر به هریک ائمه اطهار سلام دهی جواب می دهند اما اگر به فاطمه زهرا (س) سلام کنی همه ی ائمه جواب سلامت را می دهند .

السلام علیک یا فاطمه الزهرا 

هادی حاجی رحیمی
۰۵ارديبهشت

نام نوشته را گریه انتخاب کردم چرا که این روزهادلم بسی هوای گریه کرده . . . 

تا لحظه ظهور شما گریه میکنم

در رو به روی آینه ها گریه میکنم

یک روز در غریبی تان ذوب میشوم

یعنی تمام داغ تو را گریه می کنم

یک جمعه از شروع سحر با نبود تو

یک ریز تا نماز عشاء گریه میکنم

رنگ تمام زندگیم جور دیگر است

در سایه نگاه شما گریه می کنم

هر چند کم، شبیه تو در گوشه دلم

من هم برای کرب و بلاگریه می کنم

 

هادی حاجی رحیمی
۰۳ارديبهشت

به هوای چتر فردایت

این چنین ... بارانم 

هادی حاجی رحیمی